ورود استارت آپ ها به بورس
دولتمردان ادعا می کنند ورود نخستین شرکت های استارت آپی نشانه ای از گذراندن دوران پر ریسک و شفاف شدن وضعیت مالی آنها و مایه دلگرمی دیگر استارت آپ ها و اعتماد سرمایه گذاران سنتی است. در مقابل گروهی دیگر، این نوع ورود به بورس در شرایط گلخانه ای و حمایت های گاهی عجیب و غریب دولتی را، ضربه به سرمایه مردم می دانند. ورود یک کسب و کار به بازار سرمایه یا به عبارت دیگر عرضه سهامشان در بورس، همیشه برای آنها پدیده خوشایندی است. (ورود استارت آپ ها به بورس)
به ویژه برای آن دسته از کسب و کارهای استارت آپی که توانسته اند مراحل پر چالش رشد و جذب سرمایه ها از منابع مختلف را پشت سر گذاشته و با ورود به بورس، در واقع، دوران بلوغ را تجربه کرده و برای اهداف بلندمدت و رشد و توسعه بیشتر سرمایه گذاری کنند. از طرفی، به پشتوانه این بلوغ بتوانند شاهد ورود سرمایه بیشتری به اکوسیستم استارت آپی باشند. به هر حال، تب بورس و بازار سرمایه حسابی این روزها داغ شده، تبی که از سال گذشته بالا گرفته و همچنان روند صعودی را طی میکند. روند رو به رشدی که نه تنها به مذاق سرمایه گذاران خرد خوش آمده بلکه به یکی از بازوهای اجرایی مهم دولت برای پیشبرد برنامه های اقتصادی تبدیل شده است.
ورود استارت آپ ها به بورس
حتی در این میان، دولت درصدد است برای ورود استارت آپها به بورس تسهیلاتی فراهم کند طوری که صندوق نوآوری و شکوفایی از طرح پیشنهادی برای تسهیل گری این ورود خبر میدهد و از طرفی سازمان بورس و اوراق بهادار برای ایجاد تابلوی جدید برای شرکت های استارت آپی و متناسب سازی شرایط پذیرش با ویژگی های شرکت های نوآور اعلام آمادگی میکند. بنابر گفته مدیران وزارتخانه ارتباطات و سازمان بورس، ورود استارت آپها به بورس اتفاقی است که دیر یا زود رخ میدهد و تا پایان سال جاری شاهد عرضه عمومی سهام چند استارت آپ از جمله دیجی کالا و کافه بازار در بازار سرمایه خواهیم بود.
اکوسیستم استارتاپی
اتفاقی که از زمان مطرح شدن مورد استقبال اکوسیستم استارت آپی و سرمایه گذارانی قرار گرفته که در این اکوسیستم تامین مالی می کنند. به گفته فعالان این حوزه، در شرایط فعلی اقتصاد کشور که روزهای سختی بر کسب و کارها می گذرد، چنین اتفاقی میتواند برای استارت آپها نوید بخش باشد و نظر سرمایه گذاران جدید را جلب کند. اما از نظر آنها باید نگران دو مقوله در این میان بود؛ نخست هیجانی است که در بازار سرمایه و به تبع آن در اکوسیستم استارت آپی کشور ایجاد می شود. باید مراقب بود که این هیجان به مثابه حبابی نباشد که ترکیدن آن به تضعیف و از بین رفتن اکوسیستم استارت آپی کشور تمام شود. مانند تجربه تلخی که در بحران حباب دات کام در آمریکا رخ داد.

واکنش دولت به ورود استارتاپ ها در بورس
موضوع دیگر، واکنش پرهیجان و ذوق زده دولت به ورود استارت آپ ها به بورس است؛ چراکه انتظار می رود دولت صرفاً در نقش یک ناظر در این فرآیند ظاهر شود و نگذارد تصمیماتش روند بازار را تحت الشعاع قرار دهد و آن را روند طبیعی و واقعی آن خارج کند. به بیان دیگر دولت از این شرایط نباید ذوق زده شود، اصلاً بهتر است واکنشی نشان ندهد و بگذارد استارت آپها نیز مانند سایر شرکت ها سهام خود را در بورس عرضه کنند و صرفاً به نقش ناظر بودن کفایت کند. بهترین قاضی برای شرکت های استارت آپی واکنش بازار سرمایه است.
پس اشتیاقی که درحال حاضر مدیران دولتی برای ورود استارت آپ ها به بورس نشان میدهند، به لحاظ اقتصادی منطقی نیست. ایجاد یک تابلوی اختصاصی استارت آپ ها در بورس درحال پیگیری است و به این ترتیب هر پنج استارت آپی که در این مرحله آماده عرضه عمومی سهام هستند و سایر استارت آپ ها میتوانند ذیل این تابلو به عرضه سهام بپردازند. به نظر میرسد تخصیص تابلو جداگانه برای استارت آپ ها برگرفته از تجربیات سایر کشورها است. اتخاذ شیوه جدید برای ورود استارت آپ ها به بورس درحالی است که این شیوه هنوز در ایران تجربه نشده است، در نتیجه پیش بینی نخستین حضور استارت آپ های ایرانی در بورس را دشوار می کند.
ورود استارت آپ ها به بورس
چرا استارت آپ ها باید وارد بورس شوند؟
چه تغییراتی در ساختار یک شرکت باید اتفاق بیافتد تا بتواند وارد بورس شود؟ شرایط ورود به بورس برای شرکت های استارت آپی چه تفاوتی با دیگر شرکت ها دارد؟ شاید مرور برخی قوانین عمومی شرکت ها برای ورود به بورس خالی از لطف نباشد. در زمان پذیرش نباید بیشتر از ۸۰ درصد از سهام شرکت در اختیار کمتر از ۱۰ سهام دار باشد. شرکت باید در دو دوره متوالی سودآور بوده و امکان سودآوری آن در آینده وجود داشته باشد و زیان انباشته نداشته باشد. نسبت حقوق صاحبان سهام شرکت به کل دارائیها، از حد مناسب برخوردار بوده و از ۳۰ درصد کمتر نباشد. در صورتی که نسبت مذکور از حداقل تعیین شده در این بند کمتر باشد، لیکن به تشخیص هیأت پذیرش از حد مطلوب برخوردار باشد، باید نسبت حقوق صاحبان سهام به دارائیهای ثابت به قیمت تمام شده حداقل از ۵۰ درصد کمتر نباشد.

ارزش گذاری
مسئله دیگر شیوه ارزش گذاری این شرکت هاست. نظام پیشنهادی شرکتهای استارتآپی برای ارزش گذاری نظام مقایسه ای است که ارزش یک شرکت را در مقایسه با شرکت های مشابه آن شرکت تعیین می کند. این نوع ارزش گذاری باعث رشد حبابی ارزش شرکت ها میشود. از سمت دیگر بعلت نبودن مشابه بسیاری از شرکتها در داخل کشور، این شرکتها خود را با نمونه خارجی مقایسه کرده و ارزش گذاری بر اساس دلار صورت میگیرد که به کاذب شدن و افزایش حباب قیمتی کمک می کند و ارزش شرکت را چیزی بسیار بیشتر از واقعیت نشان می دهد. انتشار گزارشات ارزش گذاری شرکتها به خوبی میتواند این شبهه را مرتفع و از تضییع سرمایه مردم جلوگیری کند.
در بورس معادل ۳۰ درصد حجم سهام باید نقدا و به صورت وثیقه در نزد شرکت سرمایه گذاری مرکزی بورس قرار گیرد و همچنین معادل ۳۰ درصد سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادار و فرابورس به عنوان وثیقه تسهیلات پذیرفته میشود. حال سوال اساسی آن است که شرکت های استارت آپی چه دارایی قابل تملیکی برای وثیقه گذاری دارند؟ این شرکتها عموماً دارایی خود را شبکه خود میدانند. سوال مهم این است که با یک قطعی ساده اینترنت که در ایران اصلاً امر دشواری نیست، تکلیف این دارایی چه میشود؟ و ارزش روز آنچه خواهد شد؟ شاید سوال بهتر آن است که ارزش بنیادین این شرکت ها به صورت شفاف اعلام شود تا سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه به خوبی بدانند بر روی چه شرکتی و با چه خالص ارزش دارایی (NAV) در حال سرمایه گذاری هستند.
دانش بنیان یا استارت آپ؟
شرکتهای استارت آپ بعضاً تفاوت های مهمی با شرکت های دانش بنیان دارند و این تفاوت ها که به ماهیت شکل گیری و اهداف متفاوت آنها بر می گردد موجب تاثیر متفاوت آنها در توسعه اقتصاد و فرهنگ و حکمرانی کشور بخصوص در حوزه فضای مجازی می شود. شرکت دانش بنیان شرکتی است که محصول یا خدمت آنها بر پایه و مبتنی بر دانش وابسته به دانش در مقابل وابسته به کارگر یا کاربر است. در عین حال دانش بعنوان ویژگی شرکت دانش بنیان از محصول فراتر می رود و فرایند های شرکت، هدف و چشم انداز شرکت را نیز دربر می گیرد. منبع اصلی یک شرکت دانش بنیان، دانش است و دانش و فناوری دارایی حیاتی شرکت بشمار می رود.
در چنین شرکت هایی هزینه تحقیق و توسعه (R&D ) بخش بزرگ قابل توجهی را نشان می دهد و کارکنان اینگونه شرکت ها معمولاً دارای تحصیلات آکادمیک و با حقوق بالا هستند. شرکت استارت آپ شرکتی است که توسط یک کارآفرین جهت ایجاد کسب و کار قابل توسعه ایجاد میشود. یک شرکت استارت آپ معمولاً یک مشکل قابل حل را در نظر میگیرد و برای آن یک راه حل تعریف می کند. سپس با ارزیابی بازار یک طرح تجاری طراحی می کند و با ارائه محصول یا خدمت به مشتری و بازار و ارزیابی عکس العمل آن، فعالیت خود را توسعه می دهد.

ورود استارت آپ ها به بورس
اقتصاد دانش بنیان که مورد تاکید سیاست های اقتصاد مقاومتی است، بر پایه شرکت های دانش بنیان شکل می گیرد که باعث ارتقای استقلال صنعتی و فناوری و علمی و دانشی کشور می گردد. شرکت های استارت آپ در شرایط فعلی کشور عمدتاً شرکت های استفاده کننده از فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند و نه شرکت های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و استارت آپ ها عملاً شرکت هایی هستند که عمدتاً به ارائه خدمات الکترونیک در بازار می پردازند.
حواشی پیرامون استارت آپ ها
یکی از مهمترین اهداف و کارکردهای سرویسهای خدمترسانی دسترسی به اطلاعات و حریم
شخصی افراد است و با تحلیل حجم عظیم اطلاعات (BIG DATA) مذکور عملاً امکان مهندسی
اجتماعی، سنجش ذائقه اجتماعی، برنامه ریزی و هدایت جامعه برای هرکسی که به این اطلاعات
دسترسی داشته باشد، بوجود خواهد آمد. مسئلهای که در استارت آپ ها ذیل هیچ نظارتی نیست
و عملاً حریم خصوصی افراد در این فضا به سادگی نقض شده و حتی پاسخگویی نیز وجود ندارد.
به عنوان مثال فقط در سه نوبت اطلاعات کاربران دیجی کالا، کافه بازار و تپسی منتشر شد و
عملاً هیچ کسی پیگیر امنیت کاربران نشد و هیچ کسی نیز پاسخگوی سوالات مردم از این
پلتفرمها نشد.
موضوع ایجاد انحصار و خرید رقبا توسط استارت آپ های بزرگ که در کشور به غلط از آن به
عنوان «ادغام» یاد میشود نیز یکی دیگر از چالشهای حال حاضر شرکتهای بزرگ استارت آپی
است. رفتار این شرکتها در ایجاد انحصار اقتصادی سوالات زیادی را برای فعالین این حوزه به
وجود آورده است. اگر حاکمیت به انحصار این شرکتها در اقتصاد دیجیتال پایان دهد، آیا ارزش
این شرکتها یا فروش آنها در سال به همین میزان ادعایی در ارزش گذاری ها خواهد بود؟ ارزش
آنها در بازار سرمایه چطور؟
شاید بهتر باشد دولت بجای حمایت از شرکتهای استارت آپی، تابلوی اختصاصی، تسهیلات ویژه
(مثلاً تسهیلات ۱۴۰۰ میلیارد تومانی صندوق نوآوری و شکوفایی برای این شرکتها که در تضاد
با ماده ۵۲ قانون تسهیل رقابت است) و… حمایت خود را بر شرکتهای دانش بنیان قرار دهد تا
هم به رشد اقتصاد مقاومتی کمک کند و هم ریسک سرمایه مردم کاهش یابد… مسئلهای که دورنمایی
از آن در دولت دیده نمیشود چون دوران شوآف با شرکتهای دانش بنیان تمام شده است و دور، دور
استارت آپ هاست.
اخبار مرتبط: نقش پررنگ استارتاپ ها در بورس